فقـدان اعصاب
گزارش میدانی از بازار داروهای اعصاب و روان که سلامت بیماران را نشانه رفته است را بخوانید.
بازار داروهای اعصاب و روان بیثبات است؛ آنقدر که فقدان داروهای مد نظر، بیماران را به آنجا میرساند که یا با عوارض داروهای جایگزین داخلی زندگیشان را بگذرانند یا دهها میلیون مازاد، آنهم در بازار سیاه بپردازند تا همان دارویی را مصرف کنند که پزشکان در نسخه برایشان نوشتهاند. آنهم با وجود تمام خطرات احتمالی درباره داروهای موجود در ناصرخسرو که از تقلبیبودن تا عبور از تاریخ انقضا را شامل میشود. اما این داروها برای افراد دچار اختلالات اعصاب و روان از نان شب هم واجبتر است و با وجود این در بود و نبودشان قطعیتی در کار نیست. کمبود توزیعکنندگان داروهای اعصاب و روان مشکلی است که گریبان بسیاری از بیماران را گرفته است. نسخه خارجی بسیاری از داروهای مربوط به درمان این بیماریها وارد نمیشود و داروهای موجود نیز به اندازه کافی نبوده یا به صورت محدود توزیع میشود. واضح است که کمیابشدن و حتی در مواردی نایابشدن این داروها خطر تشدید بیماری یا برگشت اختلال را به همراه دارد. از سوی دیگر، افزایش تنش، اضطراب و برهمخوردن نظم زندگی، یعنی دقیقا همان فاکتورهایی که بیماران دارای اختلالات اعصاب و روان نیاز دارند تا بهترین وضعیتش را داشته باشند، با فقدان دارو برایشان به امری محال تبدیل میشود. «شرق» در این گزارش میدانی، نگاهی انداخته است به مصائب فرایند پیداکردن داروی بیماران دارای اختلال اعصاب و روان. فقدان این داروها در روزگاری که آمار ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان هم رو به افزایش است، نگرانی بزرگی است که گویا کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
آمار بالای نسخههای اعصاب و روان در داروخانهها
سازمان بهداشت جهانی بهتازگی اعلام کرده است که جهان تا سال ۲۰۳۰ نیاز بیشتری به خدمات سلامت روانی دارد. این هشدار درباره ایران نیز صدق میکند. علی فتحیآشتیانی، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره ایران، در مهرماه سال 1402 اعلام کرده بود: «حدود یکسوم افراد در ایران با اختلالات روانشناختی مواجهاند. خودکشی یکی از مشکلات اساسی در حوزه سلامت روان است. تعداد موارد خودکشی کامل در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با سال ۱۳۹۹، 12.7 درصد رشد داشته است. همچنین تعداد موارد خودکشی کامل از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۴۰۰، یعنی طی ۱۵ سال، حدود ۱۰۸ درصد رشد داشته است. این آمار تأملبرانگیزی است».
از سویی براساس گزارشهای آخرین نشست سالانه انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره میزان شیوع اختلالات روانی در کشور، طبق مطالعه سال 1400 که در کشور انجام گرفته است، حدود 30 درصد مردم در معرض ابتلا یا مبتلا به نوعی اختلال روانشناختی هستند که این آمار در 20 سال قبل 21 درصد بوده است. بنابراین شیوع اختلالات روانی افزایش درصد درخورتوجهی در سالهای گذشته داشته که البته شیوع بیماری کرونا نیز باعث افزایش اختلالات روانشناختی شده است. طبق این گزارش، مطالعات نشان داده است افرادی که عزیزان خود را بر اثر بیماری کرونا از دست دادهاند و افرادی که به بیماری مبتلا شدهاند، بیشتر دچار این اختلالات شده بودند. بر اساس این میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در استان تهران 37 درصد بوده که حدود هفت درصد بالاتر از میانگین کشوری است. وضعیت این بیماریها به تفکیک جنسیت نیز به این شکل است که شیوع اختلالات روانپزشکی در زنان بالاتر از مردان و در اقشاری مانند افراد بیکار و افراد بیسواد و شهرنشینها بیشتر است.
نکته درخورتوجه آنجاست که طبق مطالعه انجامشده، 30 درصد ایرانیها به نوعی از مشکل روانشناختی دچار یا در معرض ابتلا به آن هستند اما فقط 40 درصد این افراد از ابتلای خود به بیماری اطلاع دارند.
همچنین مراجعه رسانهها به داروخانهها نیز نشان داد که وضعیت نسخههای مرتبط با سلامت حوزه روان، رشد محسوسی داشته است؛ آنقدر که یکی از متصدیان داروخانهای در شهر تهران در گفتوگو با روزنامه هممیهن در سال گذشته عنوان کرده بود: «یادم نمیآید در گذشته مردم به این میزان داروهای اعصاب و روان مصرف کرده باشند. دستکم از ابتدای دوره اول ریاستجمهوری محمود احمدینژاد که من در داروخانه فعال شدم، تاکنون چنین شرایطی را ندیده بودم و نمیدانم چقدر به مسائل اقتصادی و اجتماعی مربوط میشود؛ اما آنچه میبینیم، این است که بیماریهای اعصاب و روان تا اینمیزان شایع نبوده. تا جایی که از هر پنج مراجعه برای گرفتن دارو به داروخانه، یک نسخه مربوط به داروهای اعصاب و روان است یا به نحوی در آنها داروی آرامبخش، خوابآور و ضدافسردگی تجویز شده است. گاهی با همکاران صحبت میکنیم و میگوییم باید در آب تهران فلوکستین یا سیتالوپرام ریخته شود؛ از بس برخی پرخاشگر و عصبی شدهاند». به گفته او مصرف داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین با نام مخفف «اساسآرآی»ها مثل داروهای ضدافسردگی و در کنار آنها داروهایی مثل کلونازپام، لورازپام، کلردیازپوکساید و آلپرازولام، بسیار شایع شده است. بیشتر مراجعهکنندهها هم زن و از گروه تحصیلکردهاند. در چنین شرایطی که شیب ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان تا این اندازه سرعت گرفته است، تأمین داروی این بیماران بدون تردید یکی از مهمترین نکات مرتبط با مراقبت از این افراد خواهد بود.
برای ادامه زندگی عوارض دارو را تحمل میکنم
«میل و حتی اقدام به خودکشی دوباره، من را وادار به دریافت داروهای اعصاب و روان کرد». روژان که ۲۲ساله است با اختلال ایدیاچدی یا نقص توجه/بیشفعالی، روزگار میگذراند، میگوید: «بیماریهای زمینهای اکثرا ژنتیکی هستند. با توجه به تعریف مادرم در چهارسالگی، حالتهای عجیبی داشتم. مثل سهلانگاری در کارهای روزمره. گاهی بعد از استفاده از سرویس بهداشتی دستم را نمیشستم و حتی برای انجام این کار هم قانع نمیشدم. در مهدکودک هم گاهی از لوازم دوستانم خوشم میآمد و بدون توجه به درست یا غلطبودن رفتارم، آنها را برمیداشتم. بیماری ایدیاچدی، 9 حالت دارد و از هرکسی به شخص دیگر متفاوت است. برای من به گونهای بود که میتوانستم ساعتها انیمیشنی را بدون توقف تماشا کنم و از جایم تکان نخورم. بعد از این اتفاقها به روانپزشک مراجعه کردم. روند درمان هم در ابتدا با رفتاردرمانی آغاز شد و بعد با تجویز دارو ادامه یافت. داروی مصرفی من ریتالین بود. در این دارو آمفتامین وجود دارد که به همین علت بدون نسخه نمیتوان آن را تهیه کرد. داروخانه هر محله و هر منطقه سهمیه داشت و تهیه دارو بدون شناسنامه ممکن نبود. دوز مصرف این دارو برای من از یکچهارم شروع شد و به روزی یک عدد رسید. من از پنجسالگی تا هشتسالگی این دارو را مصرف کردم و در این دوره با عوارضی مثل دلپیچه و بیاشتهایی مواجه شدم. در نهایت زیر نظر پزشک و با نداشتن ناهنجاری اخلاقی و خوببودن نمرات، مصرف این دارو را قطع کردم. بعد از مدتی در 18سالگی با بحرانهای روانی روبهرو شدم و برای کنترل اضطراب بیشازحد مصرف فلوکستین را شروع کردم. بعد از مدتی میل به خودکشی و اقدام به خودکشی در من به وجود آمد. در این برهه پزشک، ولبان برای من تجویز کرد که البته این دارو بدون نسخه در دسترس است. در کل داروهای اعصاب و بهویژه ولبان احساس بیخیالی و خوشی در انسان به وجود میآورد و شخصیت را تغییر میدهد که برای من هم همینطور بود؛ اما برای عادیشدن و ادامه زندگی تحمل این عوارض ارجح است. در دورهای هم از ریتالین استفاده میکردم. تهیه این دارو هم سهمیهای است و در هر منطقه با توجه به سهمیه توزیع میشود. البته وجود آشنا در داروخانه گاهی کار راهانداز است. درحالحاضر هم، بیماری من کنترل شده و مصرف دارو را قطع کردم.
برای پیداکردن نسخه هندی همه داروخانهها را گشتم
وسواس فکری یا همان اوسیدی، اختلالی روانی است که زندگی فرد را تا مرز توهم پیش میبرد. مهنوش درباره تجربهاش میگوید: حدود یک سالی است که من تحت نظارت پزشک دارو مصرف میکنم. قبل از آن به دکتر عمومی مراجعه کرده بودم و طبق تجویز او دارو استفاده میکردم که عوارض زیادی برای من به دنبال داشت. درحالحاضر برای اوسیدی از فلوکستین استفاده میکنم. زمانی که انجام کوچکترین کارهای روزمره هم برای من سخت بود، متوجه شدم باید به پزشک مراجعه کنم. در این برهه، خانواده بیماری من را قبول نمیکرد تا اینکه تأثیرگذاری بیشازحد آن را روی موارد روزمره من دیدند و در نهایت برای مراجعه به پزشک و شروع درمان موافقت کردند. من برای مدتی از فلوکستین ایرانی استفاده میکردم که عوارضی مثل حالت تهوع شدید، کسالت و بیحالی شدید را برای من به همراه داشت. به همین علت به دنبال فلوکستین خارجی داروخانههای انقلاب، ولیعصر و مهرآباد را گشتم، تا اینکه توانستم در یکی از داروخانههایی که تحت نظارت بیمه تکمیلی بود، نسخه هندی دارو را پیدا کنم. داروهایی که من مصرف میکنم، شامل بیمه تکمیلی میشود؛ بر اساس این بهای زیادی برای تهیه آن نمیپردازم. هرچند باید تأکید کنم بدون نسخه نمیتوان این داروها را تهیه کرد.
مهنوش با تأسف میگوید: نحوه برخورد مردم در مواجهه با کسانی که داروی اعصاب و روان مصرف میکنند، مثل کسانی است که مواد مخدر مصرف میکنند. حتی در خانواده هم به من میگفتند برای وابستهنشدن به دارو آن را بعد از مدتی مصرف کنار بگذارم؛ درصورتیکه من برای ادامه زندگی عادی و روزمره به مصرف این داروها نیازمند بودم. این مسئله فشار روانی بیشتری بر من وارد میکرد و علاوهبر مبارزه با بیماری، باید با دغدغههایی از این قبیل هم دستوپنجه نرم میکردم. من قبل از استفاده از دارو، علاوهبر افسردگی شدید با اختلال تجزیه هویت (اختلال چندشخصیتی، چندگانه و تعدد شخصیت) مواجه بودم. زمانی که درگیر مشکلات عصبی بودم، احساس میکردم از محیطی که در آن حضور دارم جدا شدهام و غیرواقعی هستم. توهمهای شبانه و بدن زشتپنداری هم مشکلاتی بودند که اوسیدی برای من به همراه داشت. در دورهای داروی اشتباه مصرف میکردم. باید بگویم رهاکردن داروی اشتباه و استفاده از داروهای جدید هم عوارض دارد. حدود دو هفته با بههمریختگی هورمون درگیر بودم و قادر به غذاخوردن نبودم؛ حتی بوی غذا حالم را به هم میزد. فلوکستین مشکلاتی که داشتم را محدود کرد. البته در کنار دارودرمانی به روانشناس هم مراجعه کردم و حالا بیماریهای من کنترل شدهاند. در نهایت، عوارض مصرف فلوکستین برای من لرزش دست بود که این عارضه را به مشکلات شدیدتری که با آنها درگیر بودم، ترجیح دادم و مصرف دارو را قطع نکردم.
نمونه ایرانی دارو عارضه افزایش اضطراب برای پسرم دارد
«از روز نخستی که پزشک برای پسرم ریتالین را تجویز کرد، هشدار داد که این دارو را باید با دُز ۲۰ مصرف کند و برای این دز نمونه ایرانی خوبی وجود ندارد. اوایل، یعنی دو سال پیش، میتوانستیم همان نمونه خارجی را با پیگیریهای زیاد بالاخره در یک داروخانه پیدا کنیم، حالا اما ماههاست دیگر ریتالین ۲۰ در هیچ داروخانهای پیدا نمیشود». شیدا، مادر پسر هشتساله مبتلا به بیشفعالی و فقدان تمرکز است. پیگیریهای درمانی به تجویز دارو رسیده است و حالا برای پیداکردن همین دارو باید تمام شهر را بگردد: «من و همسرم و تعدادی از اعضای خانواده بسیج میشویم و به داروخانههای مختلف سطح شهر میرویم، اما هیچ خبری نیست. با سامانه ۱۹۰ هم که تماس میگیریم، به نتیجهای نمیرسیم. حتی شماره تماس داروخانهها را هم در اختیار ما قرار نمیدهند». او میگوید تنها شانسی که دارد بازار سیاه است که آن هم قیمتهایش سربهفلک میکشد و نگرانی بابت اصلبودن یا اصلنبودن دارو برایش وجود دارد: «هفته گذشته از طریق دوستی بالاخره ریتالین ۲۰ پیدا کردم، اما گفتند برای بازار سیاه است و ۲۰۰ عددش را ۲۰ میلیون میفروختند. یعنی هر عدد قرص برای ما صد هزار تومان درمیآمد. حالا بماند که ما همچین پولی نداشتیم، مشکل اینجا بود که به اصلبودنش هم نمیتوانستم اعتماد کنم. همین حالا نمونههای ایرانی قرص عوارضی جدی برای پسرم ایجاد کرده و برای مثال باعث افزایش اضطرابش شده است؛ اما ما هم چاره دیگری نداریم».
اینجا داروها چنددهمیلیونی است
حق با شیدا بود. نه ۲۰ میلیون که قیمت یک بسته ریتالین ۲۰۰ عددی در بازار سیاه تا ۴۰ میلیون هم میرود. یکی از این فروشندهها که خود را کاسب منصفی میشناسد از روند رشد قیمتها در یک سال اخیر میگوید: «خانم، من ۲۴ساله که در ناصرخسرو کار میکنم و به خاطر ندارم که یک سال گذشته باشه و قیمتها بالاتر نرفته باشه. اما خب شما هم حق دارید، در ۱۰ سال اخیر دیگه اوضاع خیلی وخیمتر شده و شش ماه قیمتها چند برابر میشن. همین ریتالین که شما دنبالش هستی رو من که منصفترین کاسب این راستهام، هر بار گرونتر از دفعه قبلی میخرم. تا ۲۰ میلیون میتونم یک بستهاش رو بفروشم، اما همین بغلی من که الان اون گوشه نشسته، کمتر از ۲۵ تومن دارو بهتون نمیده».
وضعیت سایر داروهای اعصاب و روان هم همین است؛ همه آنهایی که نمونههای خارجیشان در کشور کمیاب هستند.
تماس با سامانه دریافت داروهای کمیاب هم کمکی نمیکند
برای ارزیابی بهتر و دقیقتر مصائب یافتن دارو در کشور، بد ندیدیم سراغی هم از ۱۹۰ بگیریم؛ سامانهای که چند سال پیش به منظور پاسخگویی به پرسشهای دارویی عموم مردم و همکاران گروه پزشکی و اطلاع از داروهای کمیاب راهاندازی شد. این سامانه موظف است به پرسشهایی در زمینههای ارزیابی کلی داروها، موارد مصرف داروها، مقدار مصرف داروها، عوارض جانبی داروها، تداخل دارو-دارو، تداخل دارو-غذا، تداخل دارو با یافتههای آزمایشگاهی، مصرف دارو در بارداری و شیردهی، روش صحیح مصرف دارو، موارد منع مصرف داروها، شرایط نگهداری داروها، مقایسه دارویی، سوءمصرف دارویی، فارماکوکینتیک داروها، سازگاری دارویی، اجزای دارویی، موارد مسمومیت و همچنین اطلاع از وضعیت توزیع داروهای کمیاب پاسخ دهد. با توجه به وضعیت توزیع دارو و کمیابشدن بسیاری از داروها در برهههای زمانی مختلف، به عقیده بسیاری از مردم بیشترین علت مراجعه با این سامانه از سوی عموم مردم، همین گزینه آخر یعنی وضعیت توزیع داروهای کمیاب است. با وجود این به نظر میرسد کمترین پاسخگویی هم در همین بخش رخ میدهد؛ موضوعی که هم مصاحبهشوندگان با روزنامه به آن تأکید کردند و هم تلاشهای نگارنده به همین نتیجه ختم شد. چندین تماس با این سامانه برای پیداکردن داروهای کمیاب و داروخانههای احتمالیای که آن را میفروشند، به هیچ نتیجه مثبتی ختم نشد. مسئولان اپراتوری که خبرنگار «شرق» با آنها گفتوگو کرد، در پاسخ به اینکه فلان دارو را در کجا میتوان یافت، هربار فهرستی از داروخانههای شاخص را تکرار میکردند و میگفتند باید حضوری مراجعه کنید. حتی وقتی شماره تماس این داروخانهها را میپرسیدم هم پاسخی دریافت نمیکردم و من را به ۱۱۸ ارجاع میدادند.
دسترسی به داروهای روانپزشکی باثبات نیست
واضح است که کمبود و نبود داروهای روانپزشکی مشکلاتی را به همراه دارد. در مواردی به علت نبود دارو، رنج و تنش بیماری افزایش مییابد. محمدرضا شالبافان، دانشیار روانپزشکی دانشگاه علومپزشکی ایران دراینباره میگوید: داروهای روانپزشکی بهویژه برای بیماران شدید روانپزشکی بسیار مهم هستند و تداوم مصرف برای خیلی از بیماران حیاتی است. در مواردی نیز ممکن است جایگزینی جز دارو در روند اصلی درمان، بهویژه بیماران شدید روانپزشکی، قابل تصور نباشد. در سالهای گذشته در مقاطعی شاهد این بودیم که تعدادی از داروهای روانپزشکی مهم و مؤثر، در بازار داروی ایران نایاب یا کمیاب شدند. به همین علت تعدادی از بیماران مجبور شدند دارو را تعویض یا قطع کنند و بر همین اساس نیز مکررا شاهد عود بیماری در بیماران بودیم. انجمن علمی روانپزشکان ایران بارها به سازمان غذا و دارو و معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و در مقطعی به رئیسجمهور وقت (ابراهیم رئیسی)، نامهنگاری و مشکلات مربوط را گوشزد کرد. اکنون نیز به نظر میرسد در ماههای گذشته مشکلات تا حدی کم شده است، اما بازار داروی ایران به نظر شرایط باثباتی ندارد؛ یعنی برای مثال اگرچه مشکل بعضی از داروهایی که مشکل واردشدن به کشور را داشتند، حل شده، اما درباره تداوم حضور این داروها اطمینانی نداریم که این موضوع نگرانی جدی و مهمی را برای بیماران و پزشکان ایجاد میکند و از طرف دیگر هم هر روز شاهد کمبود داروی دیگری هستیم که تا چندی پیش در دسترس بود.
او تأکید کرد: در واقع میتوان گفت دو دسته دارو در بازار عموما کمیاب میشوند. دسته اول داروهایی هستند که منابع تهیه ماده اولیه آنها خارجی است. در شرایط بحرانهای اقتصادی، روابط بینالمللی و شرایطی که شرکتهای دارویی ماده اولیه را نمیتوانند به ایران بفروشند، این داروها کم میشوند. دسته دیگر داروهایی هستند که به اجبار دولت ارزان نگه داشته شدهاند. تولید این داروها برای شرکتهای دارویی صرفه اقتصادی ندارد، در نتیجه این شرکتها دست به تولید نمیزنند و همین مسئله سبب کمبود دارو در بازار میشود. هرچند باید تأکید کرد تولید این داروها چندان دشوار نیست؛ چراکه منابع تولیدشان در داخل کشور وجود دارد. همچنین باید اشاره کرد که انجمن علمی روانپزشکان ایران تقریبا هر دو ماه یک بار کمبودهای دارویی را پس از فراخوان از روانپزشکان به سازمانهای مربوطه اعلام میکند. از آنجایی که این کمبودها در دورههای زمانی مختلف متفاوت هستند، ترجیح میدهم نام داروی خاصی را نبرم.
برای مثال اما میتوان به داروهای درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی و کمتوجهی، بعضی از داروهای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا یا آمپولهای طولانیاثر بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی اشاره کرد. اکثر این داروها توسط شرکتهای خارجی تولید میشوند و باید وارد شوند اما به دلایل پیشگفته تعدادی از بیماران نمیتوانند به طور مداوم دسترسی به تعدادی از این داروهای حیاتی داشته باشند.
وزارت بهداشت برای تولید داروی داخلی باید متعهد به استانداردهای علمی باشد
او درباره عوارض داروهای ایرانی و کیفیت آنها میگوید: واقعیت این است که اکثر قریب به اتفاق شرکتهای داروی داخلی، داروهای خوب و باکیفیتی تولید میکنند که استفاده از آنها با قیمت خیلی پایینتر میتواند به بیماران کمک کند. باور عمومی جامعه پزشکی این است که صنعت دارویی داخلی کشور بهویژه در مورد قرصها و موارد مشابه خوب است. اما به نظر میرسد انواع دیگر دارویی مثل چسبهای پوستی، آمپولهای طولانیاثر یا کپسولهای طولانیاثر شاید نیاز به توسعه بیشتری داشته باشند.
او ادامه داد: درباره بعضی از داروهای خاص، وزارت بهداشت در مورد جایگزینکردن داروی خارجی با داروی داخلی تعجیل میکند؛ یعنی داروی خارجی وارد بازار میشود، از کیفیت خوبی نیز برخوردار است و به درمان بیماران کمک میکند. در همین راستا وزارت بهداشت بهویژه در سالهای گذشته، گاهی به دلایل مختلفی از جمله برای ایجاد رقیب داروی خارجی و جلوگیری از وابستگی به داروی خارجی، در تولید داروی داخلی تعجیل میکند و به شرکتهای داخلی برای تولید مشابه داخلی فشار میآورد. در صورتی که اگر تولید مشابههای داخلی مراحل لازم را طی نکنند از کیفیت مناسبی برخوردار نخواهند بود. درست است که تولید داروی داخلی اولویت دارد، اما سلامت بیماران نباید آسیب ببیند. باید توجه کرد که مطالعات مؤثر آزمایشگاهی مراحل طولانی دارد و باید مطالعات حیوانی و انسانی توسط مؤسسات معتبر علمی انجام شود تا دارو مجوز لازم را دریافت کند.
داروهایی که چمدانی به فروش میرسند، قابل اعتماد نیستند
او همچنین درباره مصرف داروهای تقلبی و تاریخ مصرف گذشته، تأکید کرد: باید توجه داشت که نهتنها تاریخ مصرف دارو بسیار مهم است، بلکه نحوه انتقال دارو به کشور و حفظ اثربخشی آن هنگام ورود نیز بسیار مهم است. اگر دارو در شرایط بد مانند درجه حرارت نامناسب قرار بگیرد، با وجود داشتن تاریخ انقضا ممکن است اثربخشی نداشته باشد یا اثربخشی آن کاهش پیدا کند. خیلی از داروهای غیرقانونی در بازار زیرزمینی، عطاریها و فروشگاههای دیگر به فروش میرسند. در مواردی شاهد هستیم که بعضی از داروها به صورت چمدانی به فروش میرسند؛ یعنی به صورت رسمی از مسیر گمرک و با شرایطی که برای انتقال دارو نیاز است، مثل یخچال وارد نمیشوند. در حقیقت شخصی به سفر میرود و همراه خود مقداری از دارو را خریده و با خود میآورد. این داروهای غیرقانونی نه قیمت مصوبی دارند، نه تاریخ مصرف قابل اعتمادی و کسی نیز نسبت به آنها پاسخگو نیست. یکی از راهکارهای اصلی این است که وزارت بهداشت، در مورد ورود و خروج داروها سازوکارهای شفاف، علمی و مشخصی را پی بگیرد تا نیازهای دارویی کم شود. اگر تولید و ورود قانونی دارویی که توسط پزشکان تجویز میشود و مورد مصرف بیماران قرار میگیرد، متوقف شود؛ در نتیجه این داروها از مسیرهای غیرقانونی و با شرایط نامشخصی وارد بازار دارو میشوند.
چماق ارز و نقدینگی بر سر تأمین دارو
بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت سیزدهم پیشتر مدعی شده بود که با وجود تمام مشکلات و تحریمها، ۹۹ درصد داروی مصرفی کشور را تولید میکنیم؛ البته در زمینه مواد اولیه کار بیشتری داریم. ما در تولید مواد اولیه خوب کار کردیم، ولی لازم است پیشرفت این بخش بیشتر باشد. سؤالی که ایجاد میشود این است که اگر 99 درصد داروی مصرفی و مورد نیاز عموم جامعه در کشور تولید میشود پس علت بحران کمبود دارو از کجاست؟ در بررسی چالشهای مرتبط با فقدان دارو و مصائب تأمین آن با عناوین متعددی از جمله تحریم، کمبود نقدینگی، تأمین مواد اولیه و مسئله ارز روبهرو میشویم. نکتهای که نشان میدهد برای حل این بحران نهفقط وزارت بهداشت و درمان، که نهادهای مختلفی باید در کنار یکدیگر بسیج شوند تا بحران پیشرو را برطرف کنند. یعنی از بانک مرکزی گرفته تا سازمان برنامه و بودجه و وزارت صنعت، معدن، تجارت هم در این زمینه مؤثر هستند و غفلت هرکدام از این عوامل، منجر به تحمیل بار اضافی به نظام سلامت و البته بیماران که مصرفکننده نهایی هستند، میشود.
محمد عبدهزاده، داروساز و رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران دراینباره عنوان کرده بود: تأمین دارو در یک زنجیره اتفاق میافتد که عوامل مختلفی در آن تأثیر دارد. بخشی از این زنجیره به وزارت بهداشت و سیاستگذاریها مربوط میشود. بخشی به بانک مرکزی مربوط است که عمدتا شامل مواردی مانند تأمین ارز و نرخ و نوع آن میشود. قسمتی مربوط به بیمهها و تأمین نقدینگی شرکتها و داروخانهها و بدهی دانشگاههای علومپزشکی به شرکتهای پخش است. قسمتی هم به ساختارهای شرکتهای داروسازی مربوط میشود. عمده مشکلات حوزه دارو مربوط به همین موارد میشود.
او همچنین تأمین ارز را هم یکی از مشکلات اساسی در این زمینه دانسته بود: بخشی از بحث پیشگیری از کمبود دارو، تأمین ارز است. بخش دیگر به سازمان برنامه و بودجه مربوط میشود که باید پول سازمانهای بیمهگر را بدهد. بخشی دیگر به قیمت دارو مربوط میشود که باید بهموقع قیمت را اصلاح کرد. اطلاعات سازمان غذا و دارو خیلی جلوتر از اطلاعات شرکتهاست و این سازمان باید بداند که اگر قرار است دارویی دچار کمبود شود، سریعتر مشکل شرکتها را برطرف کند. این موارد باید به صورت روزانه و لحظهای رصد و پیگیری شود.
همچنین مصباحی، مدیرعامل شرکت داروسازی کوثر نیز با اشاره به مسائل ارزی بحران دارو گفته بود: در کنار تمام مشکلات، مشکل نقدینگی نیز وجود دارد و با طرح دارویار، یکمرتبه میزان نقدینگی مورد نیاز شرکتهای تولیدی افزایش پیدا کرد و مشکلات ریالی بیشتر شد. بنابراین مؤلفههای مختلفی مانند تغییر نرخ ارز، عدم پرداخت بهنگام ارز، کمبود نقدینگی، طلب شرکتهای پخش و بدهی آنها به شرکتهای تولیدکننده از جمله موارد مؤثر در کمبود دارو است.
مطالبه قدیمی افزایش مشمولیت بیمه برای داروهای اعصاب و روان به کجا رسید؟
خردادماه سال جاری، وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا درباره راهکار رفع کمبود داروهای اعصاب و روان اینگونه گفته بود: این مسئله توسط سازمان غذا و دارو باید برنامهریزی شود. سیاستگذاریهای اشتباه باعث میشود کارخانهها و شرکتهای داروسازی نتوانند داروهای لازم را تولید کنند و از دلایل آن میتوان به بهصرفهنبودن تأمین مواد اولیه اشاره کرد که سازمان غذا و دارو با کمک دولت باید با سرمایهگذاری بیشتر و تأمین مواد اولیه این مشکل را حل کند. مهمترین راهکار را هم میتوان مدیریت درست امور دارو دانست و در واقع باید برنامهریزیهای بهتری در این زمینه طراحی شود.
به گفته او فهرستی از داروها هستند که تحت پوشش بیمهاند که اینها جزء پرکاربردترینها هستند و بعضی از داروها که جدیدتر هستند، تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند.
شریعت بیمه خدمات روانپزشکی را نیز محدود دانسته و عنوان کرده بود: دراینباره محدودیت جدی وجود دارد و این خدمات فقط در مراکز دولتی تحت پوشش بیمه قرار دارند. در بعضی از مراکز خصوصی، بیمه تکمیلی فقط بخشی از آن را تحت پوشش دارد، اما به صورت معمول خدمات مراکز خصوصی تحت پوشش بیمه نیستند.
البته در اغلب کشورهای جهان، خدمات درمانی مشاوره در حوزه بیمههای تکمیلی وجود دارند، اما مشکل در ایران آنجاست که اختلالات اعصاب و روان را هنوز هم به طور جدی در محدوده بیماریهایی که نیاز است مشمولیت بیمهای پرخوری داشته باشند لحاظ نمیکنند. مشخصا درباره همین داروی ریتالین، مشکل جایی شروع میشود که بیمه هزینه داروی خارجی را نمیدهد. داروهایی مثل والپروات سدیم، لیتیوم، کاربامازپین و ریتالین در تعهد سازمان بیمه سلامت قرار دارد، اما نکته مهم آنجاست که ریتالین عنوان برند است و نام ژنریک این دارو، متیل فنیدات است و براساس تعهدات، سازمانهای بیمهگر فقط نوع ژنریک دارو را تحت پوشش بیمه دارند و اگر کسی میخواهد داروی خارجی مصرف کند، باید تفاوت هزینه را از جیب بپردازد. همین هم سبب شده تا مطالبه افزایش مشمولیت خدمات بیمهای در حوزه بیماریهای اعصاب و روان در تمام سالهای اخیر به جایی نرسد.
دیدگاهتان را بنویسید